خانم ایکس؛ یک نامعادلۀ چندمجهولی
چیستآرت ( رحیم رشیدی تبار، محمد هادی سالارورزی)
وارد که میشوی نای محیط بیخ گلویت را میفشارد، سردی فضا از بدو ورود کرختت میکند و نادانسته مهیای دخول به ورطۀ بیم و اضطراب میشوی.
دیوارهای آجریِ کهنه و سالنی بهدرازای ابدیت؛ شاید دوزخی سرد. و ناگهان خانم ایکس سر از مغاک کفن-ملحفهاش که تا بینهایت ادامه دارد برمیآورد و ما را مهمان برزخش میکند.
مونولوگ «خانم ایکس» نوشته ی جواد عاطفه قصهای است خارجی که نامهایش غربی و عباراتش گویا ترجمهاند.
حتی بیان بازیگر نقش «خانم ایکس» هم انگار دوبله است. در نتیجهً نوعی فاصلۀ تعمدی میان مخاطب و نمایش پدید میآید تا مخاطب بتواند فارغ از همزادپنداری، داستان را بشنود و بیمماشات دیگری نمایش را قضاوت کند.
میگویم قضاوت چرا که نه تنها «خانم ایکس» بلکه همۀ انسانها قضاتی بالقوهاند.
ما داستانهای خودمان و دیگران را میشنویم، قضاوت میکنیم و حکم صادر میکنیم. اگر هم اندکی جسارت داشته باشیم حکم را اجرا میکنیم. اما کیست که بپذیرد هیچ قاضی انسانیای قوای قضاوت حقیقی و اجازۀ اجرای احکام را ندارد. چراکه دانسته یا نادانسته، آگاهی مشروط و محدود خود را بر روایت دانای کل هستی تحمیل خواهد کرد.
محیط، نور و موسیقی کار، بهخوبی کمک میکنند تا نه برای همدردی با «خانم ایکس» که برای دیدن، شنیدن و لمس واقعیت زندگیاش در فضایی قرار بگیریم که او خود در آن دست به اعمال قضاوتش زده است. و فراموش نکنیم که ما اینجا تنها حق مقایسه داریم، نه قضاوت.
نمایش «خانم ایکس» به نویسندگی و کارگردانی جواد عاطفه و با بازی عاطفه پاکبازنیا هر شب در «تماشاخانۀ دا» ساعت ۲۰ به روی صحنه میرود.
لینک های مرتبط: